Search
Close this search box.
مقالات

پرایس اکشن برای ارزهای دیجیتال | 0 تا 100 مفهوم پرایس اکشن

پرایس اکشن برای ارزهای دیجیتال، روشی تحلیلی و همچنین محبوب به شمار می‌رود. پرایس اکشن به ما می‌گوید که قیمت‌ها چطور در طول زمان رفتار می‌کنند و چگونه می‌توانیم از این رفتارها برای تصمیم‌گیری‌های موفق در بازار، استفاده کنیم. در این مقاله، به کشف جزئیات پرایس اکشن برای ارزهای دیجیتال و اینکه پرایس اکشن چیست می‌پردازیم و به دنبال رموزی پنهان که در قیمت‌ها نهفته شده می‌گردیم. با ما همراه باشید.

پرایس اکشن برای ارزهای دیجیتال

پرایس اکشن (Price Action) برای ارزهای دیجیتال، روشی مهم در معامله‌گری و تحلیل این بازار است که بر اساس تغییرات واقعی قیمت و همچنین الگوهای قیمتی، مورد استفاده قرار می‌گیرد. پرایس اکشن در تلاش است تا نظم قیمتی چیره بر بازار را، با روشی بهتر و واضح‌تر به معامله‌گران نمایش دهد؛ تا آن‌ها تصمیمات درست و منطقی‌تر برای انجام معاملات خود بگیرند.

پرایس اکشن برای ارزهای دیجیتال

پرایس اکشن روشی موثر در تحلیل تکنیکال است که برای تفسیر حرکات قیمت و الگوهایی که در بازار مشاهده می‌شوند، استفاده می‌شود. در پرایس اکشن، معامله‌گران تلاش می‌کنند با تحلیل حرکت‌های قیمتی و الگوهای موجود، تصمیم‌های درست در مورد ورود یا خروج از معاملات، بگیرند. این روش، بر پایه تحلیل دقیق حرکت قیمت‌ها و الگوهای آن‌ استوار است.

انواع پرایس اکشن برای ارزهای دیجیتال

پیش از اینکه از پرایس اکشن برای ارزهای دیجیتال و تحلیل‌ انواع معاملات این بازار استفاده کنیم؛ باید انواع آن‌ را بشناسیم تا پرایس اکشن را بهتر درک کنیم. در دامنه گسترده پرایس اکشن، سه نوع نگاه متمایز وجود دارد که پرایس اکشن را به سه دسته متفاوت تقسیم می‌کند. انواع پرایس اکشن با الگوها و شکل‌های مختلف، زبانی زیبا و پنهان برای ارتباط و تبیین تحولات قیمتی ارائه می‌دهد. در ادامه به بررسی انواع پرایس اکشن برای ارزهای دیجیتال می‌پردازیم.

پرایس اکشن کلاسیک (Classic Price Action)

پرایس اکشن کلاسیک که گاهی به آن پرایس اکشن ساده نیز گفته می‌شود؛ روشی ساده و مستقیم برای تحلیل نمودارهای قیمتی است. این سبک، اصول اساسی پرایس اکشن از جمله الگوهای قیمتی، خطوط حمایت و مقاومت و نقاط ورود و خروج احتمالی را بررسی می‌کند.

در این نوع از پرایس اکشن برای ارزهای دیجیتال، به بررسی کندل‌های قیمتی و الگوهای آن‌ توجه زیادی می‌شود و تلاش بر این است که با استفاده از نمودارهای شمعی، پیش‌بینی‌هایی در مورد جهت حرکت، روند قیمت‌ها و همچنین نقاط ورود و خروج ارائه شود. این سبک معمولا توسط مبتدیان یا افرادی که به تحلیل پرایس اکشن علاقمند هستند، مورد استفاده قرار می‌گیرد و به عنوان پایه‌ای برای یادگیری روش‌های پیشرفته‌تر، مورد توجه معامله‌گران است.

پول هوشمند (Smart Money)

مفهوم پول هوشمند یا اسمارت مانی در پرایس اکشن برای ارزهای دیجیتال، نشان‌دهنده نیروهای تاثیرگذار در این بازار است که با داشتن دانش، تجربه و توانایی تحلیل عمیق، قادر به انجام معاملات با سودآوری بیشتر هستند. این افراد و نهادها به عنوان پول هوشمند و همچنین پله‌ای بالاتر، جزو تصمیم‌گیران بزرگ در بازار شناخته می‌شوند که توانایی تغییر جهت قیمت‌ها و انجام معاملات بزرگ را دارند. اسمارت مانی با استفاده از تجزیه و تحلیل نواحی قوی و ضعف بازار، به دنبال بازدهی بالایی در معاملات خود می‌باشد و تاثیرگذاری قابل توجهی بر روند بازار دارد.

عرضه و تقاضا (Supply and Demand)

عرضه و تقاضا در پرایس اکشن، یکی از مفاهیم اساسی است که معامله‌گران تصمیمات معاملاتی خود را مبتنی بر این دو عامل اصلی می‌گیرند. عرضه (Supply) نمایان‌گر مقدار فروش و فعالیت فروشندگان است؛ در حالی که تقاضا (Demand) به مقدار خرید و فعالیت خریداران، اشاره دارد. در پرایس اکشن، نمودار قیمتی یک نشانگر اصلی برای تعیین نیروهای عرضه و تقاضا در بازار می‌باشد.

افرادی که قصد خرید دارند، تقاضا برای یک دارایی را افزایش می‌دهند و با ایجاد فشار بر خرید، قیمت را افزایش داده و به بالا می‌برند. همچنین افرادی که بخواهند فروش داشته باشند، عرضه را افزایش داده و همچنین باعث کاهش و پایین آمدن قیمت می‌شوند. بنابراین، تفهیم عرضه و تقاضا در پرایس اکشن برای ارزهای دیجیتال، نقش مهمی را در تحلیل و پیش‌بینی رفتار قیمت‌ها در این بازار ایفا می‌کند و به معامله‌گران کمک می‌کند تا تصمیمات منطقی و موفق در معاملات خود بگیرند.

اصطلاحات مهم پرایس اکشن برای ارزهای دیجیتال

اصطلاحات پرایس اکشن، مفاهیم مهمی هستند که شما به عنوان یک تحلیل‌گر یا معامله‌گر، باید با آن‌ها آشنا شوید. در این قسمت، به برخی از اصطلاحات مهم و رایج می‌پردازیم.

  • حمایت و مقاومت (Support and Resistance)
  • خط روند (Trend Line)
  • الگوهای نمودار (Chart Patterns)
  • کندل استیک (Candlestick)
  • بریک اوت (Breakout)
  • پولبک (Pullback)
  • نسبت ریسک به ریوارد (Risk/Reward Ratio)
  • استاپ‌لاس (Stop Loss)
  • حجم معامله (volume)

معرفی برخی از الگو های پرایس اکشن برای ارزهای دیجیتال

در دنیای پیچیده تحلیل تکنیکال، الگوهای پرایس اکشن برای ارزهای دیجیتال همانند یک داستان‌سرای حرفه‌ای عمل می‌کنند. همان‌طور که یک داستان‌سرا با استفاده از تخیل، ساختار داستان، شخصیت‌ها و رویدادها، داستان‌های جذاب و پر مفهومی ایجاد می‌کند؛ الگوهای پرایس اکشن برای ارزهای دیجیتال نیز با استفاده از روندها، الگوها و ساختارهای قابل مشاهده در قیمت، داستان‌هایی از حرکت و رفتارهای بازار ارائه می‌دهند. هر دو آن‌ها نیازمند دقت، خلاقیت و هنر در روایت داستان‌های خود هستند تا بتوانند مخاطبان را به تحلیل و تفسیر عمیق‌تر داستان‌ها و روایت‌های خود ترغیب کنند. با ما همراه باشید تا داستان برخی از الگوها را تفسیر کنیم.

الگوهای پرایس اکشن در حالت کلی به دو دسته زیر تقسیم می‌شوند :

  • بازگشتی : الگوهای بازگشتی یا برگشتی، الگوهایی در بازار هستند که بعد از یک حرکت قیمتی قوی در یک جهت مشخص، قیمت به سمت معکوس آن، در جهت مخالف حرکت می‌کند. به عبارت دیگر، پس از یک حرکت قیمتی به سمت بالا یا پایین، ممکن است الگوی بازگشتی رخ دهد که قیمت به سمت معکوس حرکت اولیه، حرکت کند. برای مثال اگر حرکت اول صعودی بود، حرکت بازگشتی آن نزولی خواهد بود.
  • ادامه دهنده : الگوهای ادامه‌دهنده در بازارهای مالی، نشان‌دهنده ادامه حرکت قیمت در جهت فعلی هستند. این الگوها ممکن است نمایان‌گر ادامه یک روند قوی و پایدار باشند. برای مثال در این الگوها، اگر قیمت در جهت صعودی حرکت کند، احتمال بالایی وجود دارد که حرکت در همان جهت ادامه پیدا کند.

در ادامه به معرفی مهم‌ترین و محبوب‌ترین الگوهای پرایس اکشن می‌پردازیم.

الگوی سر و شانه (Head and Shoulder)

یکی از الگوهای معتبر در پرایس اکشن برای ارزهای دیجیتال، الگوی سر و شانه است که جزو الگوهای بازگشتی محسوب می‌شود. این الگو نشان‌دهنده تغییر در روند قیمتی است؛ به طوری که پس از یک روند صعودی، اتفاقی که الگوی سر و شانه معمولا به آن اشاره می‌کند، اتمام روند صعودی و پتانسیل برای تغییر روند در جهت نزولی است.

ساختار این الگو به این صورت است که یک قله (Vertex) مرکزی به نام سر (Head)، و دو قله کناری به نام شانه (Shoulder) دارد. طول قله سر باید بزرگ‌تر از دو قله شانه و همچنین کمی صعودی‌تر باشد. در الگوی سر و شانه سقف، انتظار کاهش قیمت و در الگوی سر و شانه کف، انتظار افزایش قیمت را خواهیم داشت. این الگو می‌تواند برای پیش‌بینی تغییرات روند بازار و تشخیص احتمال پایان حرکت‌های قیمتی مفید باشد.

الگوی سقف و کف دوقلو (Double Top Double Down)

یکی دیگر از الگوهای بازگشتی، الگوی سقف و کف دوقلو است. الگوی سقف و کف دوقلو معمولا در پایان روندها شکل می‌گیرد. اگر روند نمودار نزولی باشد، الگوی کف دوقلو ایجاد می‌شود و برعکس، اگر با نمودار صعودی روبرو باشیم، در انتهای روند صعودی، الگوی سقف دوقلو را مشاهده می‌کنیم.

  • الگوی کف دوقلو (Double Bottom) : این الگو تقریبا به شکل حرف انگلیسی W است. الگوی کف دوقلو زمانی شکل می‌گیرد که قیمت یک دارایی به دو نقطه کف کاهش می‌یابد و سپس به قیمت‌های بالاتر برمی‌گردد. یک خط گردن (Neckline) نیز در ساختار کف دوقلو وجود دارد که همچون خط مقاومت عمل می‌‎کند و تا وقتی که الگوی کف دوقلو کامل شود، شکسته نمی‌شود. این الگو در نمودار، نمایان‌گر تغییر جهت از روند نزولی به صعودی می‌باشد. معامله‌گران حاذق با دیدن الگوی کف دوقلو و تشخیص آن، منتظر می‌مانند تا قیمت از محدوده بالاتر خط گردن عبور کند و سپس وارد پوزیشن خرید یا لانگ می‌شوند.
  • الگوی سقف دوقلو (Double Top) :  این الگو تقریبا به شکل حرف انگلیسی M است. الگوی سقف دوقلو زمانی شکل می‌گیرد که قیمت یک دارایی به دو نقطه سقف صعود می‌کند و سپس به قیمت‌های پایین‌تر برمی‌گردد. خط گردن (Neckline) در الگوی سقف دوقلو هم با کاربرد متفاوت وجود دارد. خط گردن در این الگو، به عنوان خط حمایت انجام وظیفه می‌کند. تا زمانی که خط گردن شکسته نشود، الگو به طور دقیق تایید نمی‌شود. این الگو در نمودار، نشان‌دهنده پایان روند صعودی و شروع روند نزولی است. در نتیجه از این الگو باید برای بستن پوزیشن‌های معاملاتی لانگ یا باز کردن پوزیشن‌های فروش یا شورت استفاده کنیم.

الگوی ریورسال بار (Reversal Bar)

یکی از الگوهای بازگشتی پرایس اکشن، الگوی ریورسال بار است. این الگو نشان‎‌دهنده تغییر جهت قیمت از صعودی به نزولی یا از نزولی به صعودی می‌باشد. الگوی ریورسال بار از دو کندل تشکیل شده که در جهت مخالف یکدیگر هستند. ساختار این الگو نشانگر این است که قیمت دارایی ابتدا به یک مقدار بالا یا پایین می‌رود، سپس به سمت معکوس حرکت می‌کند و در نهایت به نقطه شروع، بازمی‌گردد.

  • الگوی ریورسال بار صعودی : این الگو زمانی شکل می‌گیرد که قیمت یک دارایی به طور مداوم در حال افزایش است. اما ناگهان به دلیل فشار فروش قرارداد باز می‌کند و قیمت سقوط می‌کند و به زیر low کندل قبلی می‌رود؛ اما قیمت به سرعت به سمت بالا برمی‌گردد و سپس بالاتر از low کندل قبلی بسته خواهد شد.
  • الگوی ریورسال بار نزولی : این الگو زمانی شکل می‌گیرد که قیمت یک دارایی به طور مداوم در حال کاهش است. اما ناگهان به دلیل خریداری قدرتمند قرارداد باز می‌کند و قیمت به طور قابل توجهی افزایش می‌یابد و به بالاتر از High کندل قبلی می‌رود؛ اما قیمت به سرعت به سمت پایین برمی‌گردد و سپس پایین‌تر از High کندل قبلی بسته خواهد شد.

الگوی اوت ساید بار (Outside Bar)

یکی دیگر از الگوهای پرایس اکشن، اوت ساید بار است که جزو الگوهای بازگشتی محسوب می‌شود. این الگو مانند ریورسال از دو کندل در جهت مخالف یکدیگر تشکیل می‌شود. ساختار الگوی اوت ساید بار به گونه‌ای است که بدن یک کندل به طور کامل بدن کندل قبلی را پوشانده است. در نتیجه کندل دوم از کندل اول بزرگ‌تر است. این الگو نوسانات بازار را نشان می‌دهد. بازار در وضعیت نامعلومی حرکت می‌کند و مشخص نیست که خریداران بر بازار مسلط هستند یا فروشندگان بر بازار چیره شدند.

الگوی اینساید بار (Inside Bar)

الگوی اینساید بار، یکی از الگوهای برگشتی پرایس اکشن می‌باشد. الگوی اینساید بار کاملا نقطه مقابل الگوی اوت ساید بار است. الگوی اینساید بار در پرایس اکشن به معنای ایجاد یک کندل جدید است که به طور کامل در داخل کندل قبلی قرار دارد. به عبارت دیگر، بدن کندل جدید کمتر از بدن کندل قبلی است. این الگو معمولا نشان‌دهنده نوسانات کمتر و تثبیت در بازار است. همچنین خبر از شکل‌گیری یک حرکت بزرگ‌تر در آینده می‌دهد.

الگوی ستاره صبحگاهی (Morning Star)

یکی دیگر از الگوهای پرایس اکشن، الگوی ستاره صبحگاهی است که از نوع بازگشتی می‌باشد. ساختار این الگوی مهم به طور خلاصه شامل سه کندل است که نمایان‌گر تغییر جهت قیمتی در بازار است. این الگو به صورت زیر شکل می‌گیرد :

  • یک کندل قرمز و نزولی بزرگ که نشان‌دهنده فروش‌های قوی است.
  • یک کندل کوچک با بدن کم‌رنگ یا سایه‌های زیاد که نشان‌دهنده عدم قطعیت و تضاد در بازار است.
  • یک کندل سبز و صعودی رنگ که بدن آن بر خلاف کندل اول است و تایید کننده تغییر جهت قیمتی است.

ستاره صبحگاهی معمولا در انتهای یک روند نزولی دیده می‌شود. زمانی که معامله‌گران این الگو را مشاهده می‌کنند، متوجه می‌شوند که بازار وارد فاز جدیدی خواهد شد؛ به همین دلیل وارد پوزیشن خرید می‌شوند. معکوس الگوی ستاره صبحگاهی، ستاره عصرگاهی (Evening Star) است که معمولا در انتهای یک روند صعودی نمایان می‌شود.

الگوی مرد دارآویز (Hanging Man)

الگوی مرد دارآویز نیز یک الگوی متداول در پرایس اکشن می‌باشد که از نوع بازگشتی است. این الگو به عنوان نشانه‌ای منفی برای تغییر جهت بازار شناخته می‌شود. این الگو زمانی رخ می‌دهد که یک کندل دارای سایه بلند پایین با بدن کوچک است که اغلب به عنوان نشانه افت قیمت تصور می‌شود. الگوی مرد دارآویز معمولا در اوج یک روند صعودی به منظور پایان این روند تشکیل می‌شود و نشان‌دهنده تحول‌های ممکن در بازار می‌باشد.

الگوی ماروبوزو (Marubozu)

الگوی ماروبوزو یکی از الگوهای مهم در پرایس اکشن است که از نوع ادامه‌دهنده محسوب می‌شود. ماروبوزو واژه‌ای ژاپنی به معنای سر تراشیده است. این الگو نشان‌دهنده نیروی قوی و عدم تمایل بازار به تغییر جهت قیمت است. الگوی ماروبوزو متشکل از یک کندل بدون سایه است؛ به این معنی که باله و پایه کندل به یک انتهای باز شدن یا بستن محدود شده است و هیچ سایه‌ای در بالا یا پایین آن نیست. ماروبوزو از دو نوع صعودی (سفید) و نزولی (سیاه یا قرمز) تشکیل می‌شود.

این الگو معمولا در زمان‌های مهم تغییر قیمت در بازار، مثل شروع یا پایان یک روند قیمتی ظاهر می‌شود و نشان‌دهنده استقامت قوی خریداران یا فروشندگان است.

الگوی هارامی (Harami)

الگوی بعدی که معرفی خواهد شد، یک الگوی بازگشتی در پرایس اکشن است. هارامی کلمه‌ای با ریشه ژاپنی به معنای باردار بودن است. این الگو زمانی ایجاد می‌شود که یک کندل بزرگ باز شدن و بسته شدن خود را خارج از کندل قبلی‌اش انجام دهد و در کنار کندل کوچک‌تری که کاملا داخل کندل بزرگ قرار دارد، واقع می‌شود. همچون مادری که فرزند خود را باردار است؛ به همین این الگو را با این نام می‌شناسند.

  • الگوی هارامی صعودی : کندل اول در الگوی صعودی به رنگ قرمز (نزولی) است و کندل دوم به رنگ سبز (صعودی) می‌باشد. الگوی هارامی صعودی در پایان روند نزولی مشاهده می‌شود.
  • الگوی هارامی نزولی : کندل اول در الگوی نزولی به رنگ سبز (صعودی) است و کندل دوم به رنگ قرمز (نزولی) می‌باشد. الگوی هارامی نزولی در پایان روند صعودی مشاهده می‌شود.

الگوی مثلث (Triangle)

یکی دیگر از مهم‌ترین الگوهای پرایس اکشن، الگوی ادامه‌دهنده مثلث است. این الگو نشان‌دهنده تقاضا و عرضه مساوی در بازار است. الگوی مثلث زمانی نمایان می‌شود که خطوطی از نقاط بالای قیمت و پایین قیمت به طور پیوسته به هم وصل شوند و شکل مثلثی را تشکیل دهند.

  • الگوی مثلث صعودی : در الگوی مثلث صعودی، خط زوایه‌ای بالای مثلث، افقی است و خط زوایه‌ای پایین مثلث، به سمت بالا می‌باشد. در این حالت، اگر قیمت از بالای سمت راست مثلث عبور کند و آن را بشکند، احتمالا به سمت بالا ادامه می‌یابد. الگوی مثلث صعودی همان‌طور که مشخص است نشان‌دهنده روند صعودی است.
  • الگوی مثلث نزولی :  در الگوی مثلث نزولی، خط زاویه‌ای پایین مثلث، افقی است و خط زاویه‌ای بالای مثلث، به سمت پایین می‌باشد. در این حالت، اگر قیمت از پایین سمت راست مثلث عبور کند و آن را بشکند، احتمالا به سمت پایین ادامه می‌یابد. الگوی مثلث نزولی همان‌طور که مشخص است نمایان‌گر روند نزولی است.

الگوی مستطیل (Rectangle)

الگوی مستطیل یکی از الگوهای معتبر در پرایس اکشن است. این الگو در هر دو دسته بازگشتی و ادامه‌دهنده عمل می‌کند. این الگو زمانی که قیمت در بازه مشخص و محدود حرکت می‌کند، مشاهده می‌شود. در الگوی مستطیل، خطوط افقی مشخصی به عنوان سطوح حمایت و مقاومت تعیین می‌شود. الگوی مستطیل یک مدت زمان طولانی می‌تواند ادامه یابد و در نهایت به یک طیفی از موقعیت‌های قیمتی منجر شود. شکستن یکی از خطوط مستطیل و ادامه حرکت در جهت معکوس، می‌تواند موقعیت قیمتی جدیدی بسازد. حرکت در جهت قبلی اما با حجمی قوی‌تر هم یکی از این موقعیت ها است.

الگوی پین بار (Pin Bar) یا چکش (Hammer)

یکی از دیگر الگوهای بازگشتی پرایس اکشن، الگوی پین‌ بار یا چکش است. الگوی چکش شامل یک سایه (میله) با یک بدن کوتاه و یک سایه طولانی در یک طرف آن است. بدن کوتاه نشان‌دهنده تنوع کم در قیمت است. در صورتی که سایه بالای بدن طولانی باشد، نمایان‌گر تلاش خریداران و در صورتی که سایه پایینی طولانی باشد، حاصل تلاش فروشندگان برای تغییر جهت قیمت است.

  • چکش بالایی (Bullish Hammer) : این چکش بعد از حرکت نزولی قیمت ظاهر می‌شود و به عنوان نشانه احتمالی برگشت روند بعدی به سمت بالا تعبیر می‌شود. چکش بالایی، نشان‌دهنده ضعف فروشندگان و تلاش خریداران برای قیمت‌دهی مجدد به سوی بالا است.
  • چکش پایینی (Bearish Hammer) : چکش پایینی بعد از حرکت صعودی قیمت نمایان می‌شود و به عنوان نشانه احتمالی برگشت روند بعدی به سمت پایین است.

مزایا و معایب پرایس اکشن برای ارزهای دیجیتال چیست؟

پرایس اکشن به عنوان یک روش تجزیه و تحلیل داده‌های بازار سرمایه، دارای مزایا و معایبی است. می‌توانیم با پرداختن به مزایا و معایب پرایس اکشن، و مقایسه برتری‌ها و کاستی‌های آن، مفهوم پرایس اکشن چیست را کامل‌تر درک کنیم.

مزایای پرایس اکشن برای ارزهای دیجیتال

  • کاهش وابستگی به اندیکاتورها و سیگنال‌های تحلیل تکنیکال
  • افزایش قدرت تحلیل و پیش‌بینی حرکت‌های بازار
  • قابلیت تطبیق بیشتر با شرایط متغیر بازار
  • سهولت در استفاده از فریم زمانی متنوع برای تحلیل
  • ارائه تصویر دقیق‌تر جهت ورود یا خروج از معاملات
  • امکان تنظیم استراتژی‌های مختلف بر اساس نقاط عطف قیمتی
  • افزایش فهم و شناخت عمقی از روند قیمت‌ها

معایب پرایس اکشن برای ارزهای دیجیتال

  • نیاز به تجربه و دانش عمیق از بازار و پیچیده بودن برای مبتدیان
  • ریسک بیشتر به علت اینکه تحلیل صرفا بر اساس رفتار قیمت و بدون استفاده از ابزارهای فنی است.
  • احتمال تحرکات ناخواسته و پرش‌های قیمتی بدون اطلاع قبلی
  • احتمال تاخیر در شناسایی الگوهای قیمتی
  • اختلاف نظر در تفسیر الگوهای قیمتی و رفتار بازار منجر به گرفتن تصمیم اشتباه

آنچه از مقاله پرایس اکشن برای ارزهای دیجیتال آموختیم :‌

پرایس اکشن برای ارزهای دیجیتال مانند یک شطرنج‌باز حرفه‌ای عمل می‌کند. هر حرکت و تصمیمی که در دنیای شطرنج یا پرایس اکشن انجام می‌شود، نتیجه اندیشه‌های عمیق و تحلیل دقیق است. هر دو فعالیت، نیازمند برنامه‌ریزی، استراتژی، تحلیل، دید وسیع و تجربه کافی هستند. در هر دو مورد، توانایی پیش‌بینی حرکات حریف و مدیریت ریسک‌ها و فرصت‌ها از اهمیت بالایی برخوردار است. از این رو، تعمق و آگاهی از پرایس اکشن می‌تواند به تریدرها کمک کند تا از فرصت‌های موجود در بازار به نحوه بهتری استفاده کنند و عملکرد خود را بهبود ببخشند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا